گزارش | بررسی ابعاد فاجعهبار کاهش رشد جمعیت در ایران
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مسئله پیری جامعه امروز تبدیل به دغدغه مجموعههای مردم نهاد شده است تا به دنبال راه چارهای بگردند تا آمار جمعیتی کشور ما به سمت رشد حرکت کند. اتفاقاتی که در گذشته بیش از حد نیاز رخ داد، سبب شد تا امروز همه را به تکاپو بیاندازد تا درباره راهکار خروج از این مشکل که در آینده نزدیک به بحران تبدیل میشود، چه کنیم؟
یک شنبه پانزده اردیبهشت ماه اداره کل پژوهشهای اسلامی صداوسیما در نشست تخصصی خود با حضور دکتر علی اکبر محزون مدیر کل دفتر جمعیت نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران، خانم دکتر مریم اردبیلی پزشک عمومی و دکترای آینده پژوهی و حجت الاسلام دکتر علی ابوترابی عضو هیأت علمی موسسه امام خمینی به بحث و تبادل نظر پیرامون چالشهای جمعیتی و بیمها و امیدهای آن کردند. این گزارش در دو بخش تقدیم مخاطبین محترم میگردد. (بخش اول)
در آغاز برنامه دکتر محمد حسین ظریفیان مدیر کل اداره پژوهشهای اسلامی سازمان صداوسیما به سخنرانی پرداخت و گفت: دغدغه جمعیت، امروز دغدغهای است که به تدریج و خیلی کند در جامعه جدی میشود و اقتضاء شرایط بر این است که موضوع با شتاب بیشتر و با اهتمام بیشتر دنبال شود. در آموزههای دینی خودمان نسبت به شمار جامعه مسلمین و نفوس مسلمین تاکیدهای فراوانی میبینیم. پیامبر اسلام کمیت مسلمانان را مایه مباهات در روز قیامت عنوان میفرمایند.
سیاست اشتباه تحدید نسل
البته ناظر به سیاستهایی که ریشه در طاغوت دارد، در پایان جنگ این سیاست اشتباه شرایطی را بر ما تحمیل کرد تا امروزه مخاطرات جدی برای کشور رقم بزند. با تغییر این سیاست اشتباه شرایطی بر ما تحمیل کرد که امروز مخاطرات جدی برای کشور رقم بزند. با تغییر این سیاست و ورود رهبر معظم انقلاب به این مسئله و توجه به بازنگری جدی در سیاستها و رفتار بخشهای مختلف حاکمیت یکی از حوزههای مهم و راهبردی در این امر رسانه ملی است.
دوستان ما این مأموریت را خوبی درک کردهاند و از سال 97 نسبت به این موضوع تمرکز کردند و در گروه تربیت خانواده و سبک زندگی و دفتر کاربردی جلسات متعدد برگزار شد و به نظر رسی که تا زمانی که مفاهمه نداشته باشیم هر حرکتی اثر گذار و قابل توجه نخواهد بود. بر همین مبنا ایجاد فضای گفتگو میان برنامهسازان و اهالی رسانه با صاحب نظران علمی و مدیران مربوط در حوزه جمعیت یک امر اجتناب ناپذیر بلکه ضروری و فوری است. از جمله مسائلی که در حوزه جمعیت و متناسب با اسناد بالادستی با حوزه جمعیت مطرح میشود، بحث معیشت و شرایط اقتصادی است که روز به روز سختتر میشود و سؤال متعارف این است که شما با این شرایط معیشتی چه راهکاری جلوی پای مخاطب در رسانه ملی و عموم جامعه در ساحتهای دیگر میگذارید؟
بعد از ظریفیان مدیر کل اداره پژوهشهای اسلامی سازمان صداوسیما، دکتر علی اکبر محزون مدیر کل دفتر جمعیت نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران به سخنرانی پرداخت و آمارهای مهمی پیرامون طلاق، ازدواج و نرخ رشد موالید در ایران ارائه داد و گفت: از موافقان و مخالفان افزایش جمعیت افرادی هستند که یکی از مخالفان افزایش جمعیت آقای مالتوس بود که حدود دویست سال پیش در انگلستان مطرح میشود و منحنی معروف مالتوس درباره رشد جمعیت با یک تصاعد هندسی است و تلاش کرد تا کشورهای دنیا را مجاب کند که اگر رشد جمعیت همین طور ادامه پیدا کند، قطعاً دنیا دچار سیه روزی و فقر خواهد شد.
نظرات مالتوس درباره کاهش جمعیت اخلاقی بود ولی نئومالتوسیان با افراط به موضوع نگریستند و از مجاز دانستن سقط جنین تا مسائل دیگر تلاش کردند تا از رشد فزاینده جمعیت جلوگیری کنند و در دنیا چنین تحولات و دیدگاهی نسبت به جمعیت وجود داشت.
بمب جمعیت و نتایج اعلام آن
فضاسازیهای زیادی تحت عنوانBiggest bomb یا انفجار جمعیت ایجاد شد و واژهسازیهایی هم شد که دهانهای گرسنه روز به روز بیشتر میشود و حتی در تقویم سازمان ملل روزی به عنوان روز جهانی جمعیت نامگذاری شد. 11 جولای یا 20 تیرماه و در کشور ما نیز ثبت شد ولی چون دستورالعمل سازمان ملل به هیچ وجه تناسب و سنخیتی با سیاستهای داخلی نداشت، روز 30 اردیبهشت ماه مصادف با روز ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت از سوی رهبر انقلاب به عنوان روز ملی جمعیت در تقویم مطرح شد.
از سال 2000 ادبیات دنیا در حوزه جمعیت تغییر کرد و با یک ادبیات غلط کردم رو به رو شد و مسئله زمستان جمعیت مطرح شد. دقیقاً نقطه مقابل بمب جمعیت و گری بکر برنده نوبل اقتصاد و اقتصاددانهای معروف دنیا بحث بی فرزندی را با کتاب گهوارههای خالی نشان میدهند. رئیس بخش جمعیت سازمان ملل پاول ارلیش که کتاب بمب جمعیت را نوشته بود، حالا با ادبیات دیگری کلیدواژه زمستان جمعیتی را مطرح کرد.
پارکهای خالی، گهوارههای بدون نوزاد
حالا دیگر صحبت از پارکهای خالی از بچه است، از همه جالبتر این است که ایران به عنوان درس عبرت و یکی از کشورهایی که شدیدترین سرعت در کاهش باروری داشته است، معرفی میکنند. ما درس عبرت غرب شدهایم. معیشت و اقتصاد رکن اصلی خانواده است ولی رابطه مستقیم ندارد چون یک خانواده متمول به سمت کمفرزندی میرود و اینجا نقش فرهنگ و حوزه رسانه پررنگ میشود.
حضرت امام هم در صحیفه نور هم موضوعی را اشاره میکنند: «مملکت ایران 35 میلیون جمعیت دارد وسعتش آنقدر است که برای 150 تا 200 میلیون جمعیت کافی است. یعنی اگر 200 میلیون جمعیت وجود داشته باشد به رفاه در ایران زندگی میکنند.» هرچند که باید گفت به شرطها و شروطها. این چرخشی که در سیاستهای جمعیتی کشور به همین ضرورتها اتفاق افتاد، چون بلافاصله بعد از که سیاستهای کلی جمعیت در کشور ما تغییر کرد، اولین خبر را رویترز کار کرد که ایران میخواهد سلامت زنان را به خطر بیاندازد.
ایران در سند 2030 فعال است
ایران جزء 179 کشوری است که سیاست مصوب در کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه را امضا کرد و این سند از 1994 تا 2014 بود. سال 2000 بازنگری شد و سند MDG یا همان آرمانهای توسعه هزاره که وارد هزاره سوم میشوند. بعد از آن سند در اصل HDG یا همان سند توسعه پایدار 2030 شد و الان در دستور کار دنیا قرار گرفت. ادامه دستور کار سند MDG قرار میگیرد که آنجا از 2000 تا 2015 بود و این از 2015 تا 2030 است. ریشه تمام اینها در آن کنفرانس جمعیت و توسعه قاهره بر میگردد.
یکی از سایتهای دستگاههای اجرایی خودمان میگوید که از جمله اهداف ICPT اندازهگیری حاصل از برنامههای جمعیتی در راستای رسیدن به رشد جمعیتی برابر با صفر است. سند محرمانه NSSM200 که در سایت پنتاگون میتوانید پیدا کنید. آقای کسینجر از سال 1974 تا 1984 این موضوع را مطرح میکند و در طبقهبندی محرمانه قرار میدهد. ایران در آخرین آمار سرشماری سال 95، 79926000 نفر بود که حدود یک درصد جمعیت جهان را داراست.
رتبه نوزدهم جمعیت در دنیا برای ایران
در دنیا رتبه نوزدهم در جمعیت داریم، در آسیا دهم و در منطقه سوم هستیم. ایران سومین کشور است و از نظر جمعیت باید دید که چه ترکیب سنی درون جمعیت وجود دارد و چون نسلها با همدیگر در تعامل هستند، یک نسل کار میکند و خرج نسل بعد و قبل از خودش را میدهد. طبق آمار بیشترین سهم جمعیتیمان در بازه گروه سنی میانسالان یا 30 تا 64 سال است که نشان میدهد کشور ما در فاز میانسالی و یک قدمی فاز سالمندی جمعیت قرار دارد.
الریش اقتصاد دان مطرح آلمانی
قبل از سال75 بیش از چهل درصد جمعیت ما دربازه سنی زیر 15 سال قرار داشت. سال 75 در کودکی و نوجوانی بود و در سال 75 تا 90 در فاز جوانی و از سال 90 به بعد وارد میانسالی شدیم و امتیاز شرایط کنونی را نباید از دست بدهیم. جمعیت 15 تا 64 سال کشور جمعیت اصطلاحا بالقوه و فعال از نظر اقتصادی نامیده میشود و کشور در فاز پنجره جمعیتی قرار گرفته است ولی به سرعت در حال بسته شدن است.
کاهش نرخ رشد جمعیت شدید است
من به آمار سال 97 دسترسی نداشتم ولی در دو سال متوالی حداقل در سال 95 نسبت به سال 94 و 96 نسبت به 95 رشد منفی ولادتها در کشورما بعد از چند دهه شروع شد و دوستان هنوز نمیخواستند باور کنند. روندها حرف جدید میزند. در دهه 60 سرشماری سال 95 بیشترین رشد جمعیت با رشد 9/3 را داشتم که حدود 7/0 به خاطر مهاجرت به داخل بود و 9/3 در سال 75 به 62/1 رسید و بعد 29/1 و الان هم 24/1 رسیدیم. آیا ممکن است که این روند ادامه پیدا کند و رشد جمعیت به صفر برسد؟
بکر برنده جایزه نوبل
بعد منفی میشود. چون قطعا بحث باروری اصطلاحا به سطح جایگزینی نرسیدند. یعنی هر دو والدین دو نفر فرزند جایگزین خودشان کنند تا تازه رشد صفر شود و نه منفی و جمعیت استمرار پیدا کند. چون الان زیر سطح جانشینی هستیم و عدد ما به 1/2 نرسیده است.
تعداد متوسط خانهوار از دهه 60 به این طرف 11/5 شروع به کاهش کرد و 84/4 تا 55/3 و 3/3 در سرشماری 95 رسید و خانوادهها کوچکتر شد. متوسط تعداد فرزند در هر خانهوار سقوط شدیدی کرده است و در اثر سیاستهای مختلف شورای تعدیل موالید در اصل تعطیل شده بود و زمان انقلاب مجددا احیا شد و سال 69 این اتفاق افتاد. سال 72 قانون تنظیم خانواده و جمعیت فرزند چهارم به بعد را از خدمات اجتماعی محروم کرد و در سال 73 یا همان 1994 کنفرانس جمعیت توسعه آمد و دستوراتش اجرا شد و شرایط ملی و بینالمللی باعث شد تا این سقوط شدید در نرخ باروری در دهه 60 داشته باشیم.
نرخ باروری چه چیزی را توضیح میدهد؟
در سال 65 خانمهای در سن باروری 15 تا 49 ساله 10 میلیون و پانصدهزارنفر بودند و سالانه تا دو میلیون ولادت در کشور به ثبت میرسید و در سال 95، 22 میلیون و 700 هزار خانم در سن باروری و موالید 1 میلیون و 530 هزار بود. ضرب و تقسیم ساده کنیم که پتانسیل دو برابر شد ولی آنجا حدود 7/0 برابر شد و تقریبا 5/3 برابر کاهش یافته است.
در ادامه بعد از سخنرانی دکتر علی اکبر محزون، خانم دکتر اردبیلی پزشک عمومی و آیندهپژوه به بیان نظرات خود درباره بررسی علل کاهش جمعیت در کشور و نقش رسانهها پرداخت و گفت: بحث ما درباره مسئله بررسی جمعیت یک نوک کوه یخ دارد که ما میبینیم و نسبت به آن موضع خاص خودمان را داریم. چند لایه زیرین نسبت به مسئله رخ میدهد.
فرض کنید همه سیاستها متمرکز شود اما لایههای بعدی چه اتفاقی میافتد؟ لایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی است. گاهی اوقات در برنامههای گفتوگو محور مورد تاکید قرار میگیرد و متخصصان مختلف را میآوریم تا در این باره صحبت کنند و آیا متمرکز شدن رسانه روی برنامههای گفتوگو محور درست است؟
اهمیت بررسی پارادایمی موضوع
لایه بعدی لایه پارادایمها و مبانی فلسفی قضیه است که اسم این را برنامههای شبکه چهار میگذارم. یک سری خبره بیاورید و درباره اومانیسم، سکولاریسم و نحوه ورود آنها به کشور ما صحبت کنند و رسوخ این گفتمان چه عواقبی برای کشور ما خواهد داشت.
کشور ما در سالهایی بسیار رکوردوار این مسئله را رقم زده است و وارد مسیر توسعه شد، اما همه اینها در ذهن افراد جامعه شاید تلنگر و سوالی را ایجاد کند ولی تغییر رفتار صورت نمیگیرد. عموم مردم ما مباحث فلسفی را نمیشنوند و اخبار هم اطلاعاتی میدهد ولی آنها را نمیتوانند تحلیل کنند. لایه آخر هم استعارهها و اسطورهها است. روایت ذهنی مردم نسبت به فرزندآوری چگونه است؟
روایت ذهنی مردم درباره فرزند آوری
روایت ذهنی مردم نسبت به فرزندآوری در این لایه استعاره و اسطوره یعنی ذهنیت عموم مردم و نه آن چیزی که جلوی دوربین میگویند. چهل سال قبل مردم نسبت به فرزند نگاهشان برکت خانه، عصای پیری و ... بود و اگر میپرسیدید که خرجش را از کجا خواهی آورد، پاسخ میداد که آن کس دندان دهد، نان دهد و روزی دست خداست. واژههای مثبت در ذهن مردم بود ولی الان شبکههای اجتماعی خارجی و داخلی را باز کنید میبینید که از فرزند نه به عنوان عصای پیری یا برکت خانه بلکه گودزیلای دهه نودی نوشته است.
این تصویر جدید است و کسی دلش نمیخواهد که شش تا گودزیلا در خانه داشته باشد. استعاره درمانی و روایت درمانی جامعه کاری است که رسانه میتواند انجام دهد و امکان ذهنی را تغییر دهد. نقش رسانهها در چشماندازسازی و ایجاد امکان و باورپذیری کجاست؟ ما میخواهیم به سمت آینده حرکت کنیم، آیندههایی داریم که ممکن هستند و این باز به شدت به کار رسانه ربط پیدا میکند.
ببینید: برای دیدن گزارش تصویری همایش رسانه و کاهش جمعیت اینجا را کلیک کنید.
مشکل این جا است که چند فرزندی برای مردم محتمل و حتی باورپذیر نیست. دهه 50، 60 یا هفتاد، شش یا هفت فرزند را به راحتی قبول میکردند و اگر الان بگویید یکی میگویند ما شالله، دو تا میگویند خداحفظش کند و بالای سه تا دیگر عدد دارد و در دایره غیرقابل باورها رفته است. این تصویر باید سر جای خودش برگردد.
در پایان دکتر علی ابوترابی عضو هیأت علمی موسسه امام خمینی به بحث و تبادل نظر پیرامون چالشهای جمعیتی و بیمها و امیدهای پرداخت وتوضیح داد: پیرو اینکه سریعترین افت جمعیت را در تاریخ بشریت ایران داشته است و هر کشوری یک فاصله خاصی دارد تا پنجره جمعیتی بسته شود و الان پنجره جمعیتی در ایران تشکیل شده است و سکوی پرش اقتصادی است.
با توجه به نرخ باروری که از هفت به عدد چهار رسید، یک نسل کشی رخ داد و اگر دقت کنید یک طرف منحنی متورم است و طرف دیگر فقط لاغر شده است. هرم که نرمال بود، معکوس شد و اگر به خودمان نیاییم، کاری از دست ما ساخته نیست و دیگر نمیتوانیم کاری کنیم. 1404 چشم انداز ایران است و متولدین سالهای اطراف 85 باید سنگرها را پرکنند.
بعضی موسسات، مجموعههای راهبردی جمعیت که حساسترین مباحث مطالعاتی را در حوزه جمعیت داشتند، در کشور تعطیل کردند. عقیمی در کشور ما 2.5 برابر آمار جهانی است ایران سه برابر انگلیس در این آمار قرار دارد./882/ز501/س
خبرنگار: علی اصغر سیاحت هویدا